معنی ابستن کردن، لقاحکردن، اشباعکردن, معنی ابستن کردن، لقاحکردن، اشباعکردن, معنی اfsتj lcbj، grاplcbj، اafاulcbj, معنی اصطلاح ابستن کردن، لقاحکردن، اشباعکردن, معادل ابستن کردن، لقاحکردن، اشباعکردن, ابستن کردن، لقاحکردن، اشباعکردن چی میشه؟, ابستن کردن، لقاحکردن، اشباعکردن یعنی چی؟, ابستن کردن، لقاحکردن، اشباعکردن synonym, ابستن کردن، لقاحکردن، اشباعکردن definition,